- شش میخه (شَ / شِ خَ / خِ)
به شش میخ استوار کرده. (یادداشت مؤلف) ، سخت. محکم. (یادداشت مؤلف). سخت استوار.
- شش میخه کردن کاری را، سخت استوار کردن آن. (یادداشت مؤلف)
- شش میخه کردن کاری را، سخت استوار کردن آن. (یادداشت مؤلف)
